ĠōŌğŐőŘĨÿą
فرهاد مجیدی کاپیتان سابق تیم ملی امروز رسماً از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. سایت گل دوران حرفه ای این بازیکن را به صورت تصویری ورق زده است:
با تیم منتخب جوانان تهران در مسابقات قهرمانی کشور
در تابستان 1376 به استقلال آمد و اولین بازی خود را در شکست 3- صفر مقابل پرسپولیس تجربه کرد سال 1376 زیر نظر ناصر حجازی به قهرمانی لیگ آزادگان دست یافت در سال 2000 مدت کوتاهی را در راپید وین اتریش توپ زد تا اولین بار پیراهن یک تیم خارجی را بر تن کند
سال 1379 به استقلال بازگشت، اما فقط مدت کوتاهی را در این تیم سپری کرد و سپس راهی امارات شد
اوج درخشش او در تیم الوصل امارات بود:5 سال بازی در این تیم و گلزنی های پیاپی و هفتگی با تیم النصر در امارات، روزهای خوبی سپری نکرد و در نهایت با کشکمش زیادی از این تیم جدا شد
فرهاد بالاخره پیراهن قرمز را پوشید! اما در تیم الاهلی دوبی در سال 2005
او در سال 86 به استقلال بازگشت و در دو سال اول بیشتر اوقات نیمکت نشین بود، اما در 2 و نیم فصل آخر حضورش فوق العاده بود
در سال 2010 با درخشش در لیگ قهرمانان آسیا به همراه استقلال حتی کاندیدای بازیکن سال آسیا شد
الغرافه قطر؛ آخرین تیم دوران حرفه ای فرهاد مجیدی
مجیدی هیچگاه در تیم ملی روزهای خوبی نداشت به جز اولین سال های حضور در تیم ملی در دوران مربیگری محمد مایلی کهن
آخرین بار با پیراهن تیم ملی: دیدار ایران و اندونزی در تهران 1390
آخرین بازی با پیراهن استقلال در هفته هفدهم لیگ برتر 90 مقابل نفت تهران
آخرین افتخار دوران حرفه ای با تیم الغرافه؛ قهرمانی در جام امیر قطر
فرهاد مجیدی به طور رسمی از دنیای بازیگری خداحافظی کرد متن خداحافظی او به شرح زیر است؛ هواداران عزیز وقتی 15 سال پیش به تیم محبوبم استقلال پیوستم ، هرگز تصور نمی کردم روزی با حمایت هواداران پر شور و دوست داشتنی آبی دل استقلالی به جایگاه کنونی ام رسیده که در آستانه 36 سالگی ، هنوز با تمام وجود و با ذره ذره توانم برای هواداران بتوانم به میدان بروم. بازیکن و کاپیتان استقلال بودن ، افتخاری است که برای " فرهاد مجیدی" فراموش شدنی نیست . بازی کردن در تیمی که بزرگانی چون شادروان ناصر حجازی ، علی جباری و حسن روشن روزگاری در آن عضویت داشتند یا پوشیدن پیراهن شماره 7 که در گذشته بر تن تکنیکی ترین بازیکن آسیا " مجید نامجو مطلق " بوده یا بستن بازوبندی که بر دستان ستارگانی چون برادران بیانی و جواد زرینچه بوده برای " فرهاد " فرزند کوچک خانواده بزرگ استقلال مایه اعتبار و افتخار است. در این مدت در شادی و غم های زیادی با هواداران عزیز سهیم بوده ام . با شادی هوادار خندیدم و با گریه آنها اشک ریختم. پیروزی های دربی، جشن قهرمانی های لیگ برتر و جام حذفی، شکست ها و از همه غم انگیز تر از دست دادن اسطوره تاریخ باشگاه استقلال ناصرخان حجازی هیچگاه از خاطرم نمی رود. روز تلخی برای من و هواداران بود. با عنایت خداوند متعال ، حمایت هواداران و لطف نام بزرگ و پیراهن آبی" استقلال" به آرزوهای مادی و معنوی خویش رسیده ام و مانند آقایانی که با خودخواهی ، همواره استقلال را مدیون خود می دانند یا در نبود خود ذلت استقلال را آرزو می کنند، فکر نمی کنم. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد اما امروز، پس از تحمل و سپری کردن روزهای سخت و فرا رسیدن روزهای آبی رنگ زندگی ورزشی ام، می خواهم سخت ترین تصمیم زندگی ام را برای هواداران بازگو کنم. طرفداران دوست داشتنی بر حسب صبر و تعصب تا به امروز سکوت کردم (حتی در روزهایی که در اوج آمادگی و بنا به سلیقه فنی ! نیمکت نشین بودم صحبتی نکردم تا آرامش تیم و مجموعه استقلال برهم نخورد) و برای اثبات خویش تلاش و مبارزه کردم اما امروز وقتی می شنوم که آقایان عامل ناکامی تیم را تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران خونگرم استقلال می دانند برایم تاسف آور است. قطعا روزی با وجود و حضورم برای سربلندی استقلال تلاش کردم اما این روزها اتفاقاتی افتاد و صحبتهایی شنیدم که به این نتیجه رسیدم باید برخلاف میل باطنی ام از فوتبال خداحافظی کنم. علیرغم پیشنهادات بسیار از تیمهای داخلی از ابتدای فصل تاکنون ، نتوانستم در ایران پیراهنی جز پیراهن آبی بپوشم و بسیار مایل بودم با حضور در تیم محبوبم استقلال به همراه دیگر بازیکنان بتوانم با جام قهرمانی لیگ و حذفی را فتح کنم و در نهایت با پیراهن استقلال از میادین فوتبال برای همیشه خداحافظی کنم که این امکان فراهم نشد وگویا تقدیر برای من این چنین بود. هر کجا که باشم خود را سرباز استقلال می دانم و امیدوارم در آینده ، در کسوت های دیگر بتوانم دین خود به هواداران پرشور استقلال را با کسب جام های متعدد ، ادا نمایم. در این جا لازم می دانم از کلیه مدیران، کارشناسان ، مربیان ، بازیکنان ، کادر پزشکی ، تدارکات ، پشتیبانی تیم و نیز ارباب جراید که در ادوار مختلف ، اسباب زحمت آنها را فراهم نمودم ، سپاسگزاری نمایم. در پایان ، از هواداران متعصب و دوست داشتنی استقلال که همواره در سرما و گرما مرا مورد حمایت و تشویق خویش قرار داده ، صمیمانه قدردانی کرده و امیدوارم عذر "جدایی ناخواسته" سرباز خویش را پذیرا باشند. بی گمان هیچگاه خود را از استقلال جدا ندانسته و الطاف ، حمایت ها و تشویق های هواداران پر شور و فهیم استقلال از خاطره ام پاک نخواهد شد و هر جا که باشم برای موفقیت آنها دعا خواهم کرد. به امید قهرمانی استقلال در مسابقات داخلی و بین المللی و سرافرازی و تندرستی هواداران عزیز انشاءا… برادر کوچک شما فرهاد مجیدی همش تقصیره توئه نویی - - - -- .. باعث شدی کسی ک همه چیزه اس اس بود ا فوتبال خدافسی کنه .. چ2ر میتونی بگی خوب اس اس و میخای و این کارو کنی .. دعا کن ک اینا شایعه باشه وگرنع میونی هوادارای فرهاد دسه کمی ا هوادارای اس اس ندارن .. اونایی ک درک داشن ا همون اول میدونسن تو خوبه اس اسو نمیخای .. ولی حالا خوب خودتو نشون دادی .. بد بودنت ا یاده هیشکی نمیره .. فرهاااااااااااااد داداشیییییییییی برگررررررررررد .. اس اس ب بودنت نیاز داره . میدونم هرکاری ک ا دست برمیومد واس اس اس کدی .. دس ب هرکاری زدی ک بیای .. درکت میکنم .. تو بهترینی .. من با تو عاشق فوتبال شدم و اولین کسی بودی ک نظره منو ب خودت جلب کدی .. برام اسطوره ای و هیچوخ ا یادم نمیری .. بهترینی .. دوست داریم هممون .. ایشالا هرجا ک هسی موفق باشی ..
خودکار نداشته باشید=نمی نویسید ننویسید=نمی خوانید نخوانید=موفق نمی شوید موفق نشوید=دیپلم نمی گیرید دیپلم نگیرید=کار ندارید کار نداشته باشید=پول ندارید پول نداشته باشید=غذا ندارید غذا نداشته باشید=لاغر می شوید لاغر بشوید=زشت می شوید زشت بشوید=عشق ندارید عشق نداشته باشید=ازدواج نمی کنید ازدواج نکنید=بچه دار نمی شوید بچه دار نشوید=تنها می مانید تنها بمانید=افسرده می شوید افسرده بشوید=مریض می شوید مریض بشوید=می میرید
26 آذر 1390: آخرین بازی برای استقلال و خداحافظی با هواداران برای رفتن به قطر
برگرفته از سایت میکروبلاگ شب به شب: http://night-to-night.ir/sokotam/tab:updates/msg:join